این مظفرالدین شاه قاجار بود که برای یافتن مشتری نفتی، نمایندهای را راهی فرنگ ساخت تا بلکه بتواند کسی را برای سرمایهگذاری در نفت ایران بیابد. آنتوان کتابچی رئیس کل گمرکات ایران که تبار گرجی داشت نماینده مظفرالدینشاه شد و عازم بریتانیای کبیر. کتابچی در لندن با کوته، منشی رویتر ملاقات کرد و به وسیله او بود که به فرد میلیونری معرفی شد که اهل ریسک بود: ویلیام ناکس دارسی. دارسی در شهر دوون انگلیس متولد شده و به استرالیا مهاجرت کرده بود. در آنجا یک معدن متروک را خریده و مشغول کشف طلا در آن معدن شده بود. دارسی این چنین میلیونر شده و به انگلیس بازگشته بود. وقتی که کتابچی پیشنهاد سرمایهگذاری در نفت ایران را به دارسی داد با استقبال دارسی روبهرو شد. در نتیجه این مذاکرات بود که دارسی منشی خود آنماریوت را در سال 1280 به ایران فرستاد، تا با شاه ایران مذاکره کند. مظفرالدین شاه، خوشحال و پیروز، خیلی سریع قراردادی با آنماریوت بست و به موجب آن قرارداد حق انحصاری اکتشاف و استخراج و پالایش نفت در سراسر ایران جز پنج ایالت شمالی را به مدت 60 سال به دارسی اعطا کرد و در برابر نیز البته دارسی متعهد شد 16 درصد از منافع خالص ملی خود را به دولت ایران بپردازد و در انقضای مدت 60 سال تمامی دارایی شرکت بدون پرداخت هیچگونه عوارضی به تملک دولت ایران درآید. بدین ترتیب مته حفارى اولین چرخشهاى خود در خاک خاورمیانه را به دنبال اعطاى امتیاز استخراج و بهره بردارى از نفت سراسر ایران در سال ١٢٨٠ از سوى مظفرالدینشاه قاجار به «ویلیام ناکس دارسی» انگلیسى، تجربه کرد . دارسی یکی از مهندسان کالج لندن به نام جرج برنارد رینولدز را که قبلا در سوماترای اندونزی سوابقی در کار حفاری داشت، استخدام کرد. رینولدز در سال 1281وارد ایران شد و در پاییز همان سال کار حفاری را شروع کرد. چاه سرخ در منطقهای در کوهستان غرب ایران نزدیک به قصر شیرین فعلی، اولین نقطه برای کار حفاری بود. رینولدز و کارگران او با تلاش طاقت فرسا کار میکردند ولی حاصلی در بر نداشت. حفاری به مدت دو سال در آن منطقه همگان را مایوس کرد، بنابراین آنها به منطقه مامتین در حوالی رامهرمز کنونی، نقل مکان کردند. حفاری در مامتین هم اما نتیجهای در بر نداشت. عاقبت گره کار، به دست یک شرکت اسکاتلندى گشوده شد که امتیازى در کشور برمه داشت و پالایشگاهى نیز در رانگون تاسیس کرده بود. مذاکرات میان دارسى و شرکت نفت برمه به تشکیل شرکتى به نام «سندیکاى امتیازات» انجامید که مرکزش نیز در « گلاسکو» بود. قرار شد عملیات حفارى در پیرامون مسجد سلیمان از سوى این شرکت، با پشتیبانى مالى شرکت برمه، پىگرفته شود.شرکت جدید البته براى پیشبرد مقصود خود قراردادى هم با سران ایل بختیارى امضا کرد و آنها متعهد شدند که در برابر دریافت حقوق معینى حفاظت اموال و تاسیسات شرکت را در منطقه عملیات عهدهدار گردند. این قرارداد که با پادرمیانى کنسول انگلیس در اصفهان و بدون اطلاع مقامات دولتى ایران انعقاد یافت هیچ گاه مورد شناسایى و قبول دولت ایران واقع نشد و سرانجام پس از روى کار آمدن رضا شاه رسما ملغى گردید. در هر حال عملیات حفارى در چند نقطه دنبال شد. دو حلقه چاه که در شمال اهواز حفر شد نتیجه مطلوب نداد، اما حفارى در مسجد سلیمان در 5خرداد 1387 به نفت رسید. هزینههای بالغ بر 300هزارلیره در نزدیک به هفت سال، اگرچه دارسی را مایوس کرده و او طی تلگرافی از رینولدز خواسته بود که به انگلیس برگردد اما رینولدز با اطمینان به کار خود، به حفاری ادامه داد و بدین ترتیب در ساعت چهار صبح 28 مه، برابر با پنجم خرداد 1287 رینولدز و همکاران او از صدای عجیب چاه بیدار شدند. اندکی بعد نفت، با فشار زیاد در ارتفاع 50 پایی فوران کرد وآنها به دور دکل حفاری حلقه زدند و شروع به رقص و پایکوبی کردند. آزمایشهاى بعدى نشان داد که کارشناسان آن چه را که جستوجو مىکردند، یافتهاند. چاه دوم و سوم هم وجود منبع عظیم نفتى را به ثبوت رساند و بدین ترتیب نام مسجد سلیمان به عنوان نخستین میدان نفتى خاورمیانه در تاریخ نفت جهان ثبت شد.از شگفتىهاى تقدیر آن است که «رینولدز» رئیس عملیات حفارى که پس از این کشف مهم شادمانه به اهواز بر مىگشت نامهاى را از مرکز شرکت در اسکاتلند دریافت کرد که دو هفته پیش از موفقیت حفارى در مسجد سلیمان به قلم آمده بود و حکایت از آن داشت که صاحبان شرکت از پیشرفت عملیات در آن ناحیه ناامید گشته و دستور داده بودند که در صورت ادامه این شرایط، آنها بساط خود را جمع و ماشین آلات و تجهیزات را به محمره (خرمشهر) در کنار دریا منتقل کنند. مسجد سلیمان اما ناجی آنها شده بود و کشف نفت در ایران، نوید عصر جدیدی را میداد. شرکت برمه و شرکت سندیکاى امتیازات چند ماه پس از کشف نفت در مسجد سلیمان با همراهی یک سرمایه دار انگلیسى شرکت جدیدى با نام «شرکت نفت انگلیس و ایران» را تاسیس کردند. تمام حقوق امتیازنامه دارسى به این شرکت جدید انتقال یافت و دارسى خود نیز به عضویت هیات مدیره این شرکت درآمد. عملیات احداث پالایشگاه توسط آنها در سال 1288 شروع شد. کارکنان شرکت که تا آن زمان محدود به چند نفر حفار، مکانیک، قاطرچى، یک حسابدار و یک پزشک بود به سرعت فزونى گرفت و در سال 1289 به ٢٥٠٠ تن رسید. نخستین هواپیما توسط شرکت در سال 1290 به ایران وارد شد و اولین محموله نفت خام ایران در سال 1291صادر شد. بدین ترتیب تا سال 1293 تعداد چاههاى حفارى شده در مسجد سلیمان به ٣٠ حلقه رسیده بود. در همین سال توافقى میان دولت انگلیس و شرکت نفت حاصل گردید که به موجب آن اکثریت سهام شرکت در اختیار دولت قرار گرفت. از آن پس دولت انگلیس همواره دو نماینده در هیات مدیره شرکت داشت که داراى حق «وتو» بودند و مىتوانستند تصمیمات هیات مدیره را که منافى با مصالح دولت انگلیس تشخیص دهند وتو و از اجراى آن جلوگیرى کنند.
سعید رضوانی
مطلب گذاشتی من هم مجبورم بشینم . بخوانم.
از اختصاص وقت و خواندن مطالب ممنونم
موفق و پیروز باشید