امروز از صدور فرمان مشروطه جز صدای ضعیف و نهچندان واضح شاه بیماری که فرمان ایجاد مجلس شورای ملی را میخواند، چند عکس و گزارشهای تاریخی و البته چندشاهد زنده وجود دارند
شاهدان زنده این موقف هیجانانگیز تاریخ به ثمر رسیدن مبارزات مردم ایران، درختان کهنسال صاحبقرانیه کاخ نیاورانند که شاه زیر سایه آن نشسته بود و اعلمالدوله ثقفی، پزشک مخصوص شاه فرمان مشروطه را قرائت میکرد تا شاه درمانده آن را امضا کند؛ شاهی که میتوان او را در هیبت مظفرالدینشاه فیلم کمال الملک زندهیاد علیحاتمی، با آن دیالوگ جاودانه خطاب به کمالالملک به یاد آورد وقتی با آن ته لهجه مخصوص میگفت: «کار جهان به اعتدال راست میشود. همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید... اتابک بدش نیاید، ما که صدراعظم مثل بیسمارک نداریم که نقاشباشیمان از آن فضاحتها بهبار بیاورد. لازم به توجه است که اصل خطاب فرمان مشروطه به صدراعظم وقت یعنی میرزانصراللهخان مشیرالدوله است که خود در تهیه آن و راضی کردن شاه به امضای آن کوشش کرده بود. اصل فرمان نیز به خط احمدقوام (قوام السلطنه) است.
جناب اشرف صدراعظم، از آنجا که حضرت باریتعالی جلشأنه سر رشته ترقی و سعادت ممالک محروسه ایران را بهکف کفایت ما سپرده و شخص همایون ما را حافظ حقوق قاطبه اهالی و رعایای صدیق خودمان قرار داده، لهذا در این موقع که اراده همایون ما براین تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشید مبانی دولت اصلاحات مقننه به مرور در دوایر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصصم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه و علما و اعیان و اشراف و ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیأت وزرای دولتخواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظامنامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم، تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد نمود که به صحه ملوکانه رسیده و بعونالله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملکت و اجرای قوانین شرع مقدس شروع نماید و نیز مقرر میداریم که سواد دستخط مبارک را اعلان و منتشر نمایند تا قاطبه اهالی از نیات حسنه ما که تماما راجع به ترقی دولت و ملت ایران است کماینبغی مطلع و مرفهالحال مشغول دعاگوبی دوام این دولت و این مجلس بیزوال باشند،
6 سال قبل از اینکه آغامحمدخان قاجار خود را در سال1161 هجری خورشیدی پادشاه رسمی ایران بداند در آن سوی دنیا جورج واشنگتن در 4جولای 1776 میلادی بعد از پیروزی بر استعمار بریتانیا توانست نخستین رئیسجمهور ایالات تازه استقلال یافته آمریکا شود و تنها 13سال بعد است که انقلاب فرانسه در سال 1789 به بار مینشیند و چند سال بعد از آن است که دانتون، وزیر دادگستری انقلابیون فرانسه، لویی شانزدهم شاه مخلوع فرانسوی و همسرش ماری آنتوانت و حدود 3هزار نفر از سلطنتطلبان را در جلوی چشم انقلابیون به تیغ گیوتین میسپرد.در این احوال جهانی اما آغامحمدخان قاجار در ایران سلطنت سلسلهای را بنا نهاد که فرجامی دیگرگون را در تاریخ ایران زمین رقم زد؛ فرجامی که به ایجاد مجلس شورای ملی و قانون اساسی انجامید و اینگونه شد که از پس استبداد سلطنتی، جامعه ایرانی نیز صاحب مجلسی شد تا در آن همه مردم بتوانند به واسطه نمایندگانشان تصمیم بگیرند و متنی لازمالاجرا بهعنوان قانون اساسی جایگزین خودکامگیهای اشراف و وزرای انتصابی داشته باشند. در تاریخ ایران اما مشروطه را بدون شک میتوان مهمترین جنبش و موقف در میان پدیدارهای تاریخی جامعه معاصر ایرانی در ورود به جهان جدید قلمداد کرد که اگر چه خود متأثر از مشروطهخواهیهای دولتهای اروپایی بود اما وقوعش در ایران آن روزگار به زعم برخی، پیشراننده بعضی از حرکتهای مهم انقلابی در این گوشه از دنیا بود؛ حرکتهایی چون انقلاب ترکهای جوان در سرزمین عثمانی(1909) و جنبش ملی مصر پس از جنگ اول جهان .