سورتمه

قدیر شعیبی

سورتمه

قدیر شعیبی

۲ شعر از اوزدمیر آصف

                        کلید 

 

گفتگو ، بوی سکوت است 

یا سکوت کن برو ، یا سخن بگو بمان ، در میان مباش 

دروغ درد ترس است 

بی نزاکت باش به درستی ، حرمتگزار مباش به دروغ . 

 

 

 

                       یک مو 

 

اگر بمیری ، اول خواهند گفت بیچاره 

بعد خواهند پرسید برای چه مرد . 

دوستان دیر یا زود روزی فراموشت خواهند کرد ، اما 

تا مدتها تو را به یاد خواهند داشت  

آنان که دوستت نداشتند .

تهنیت صبا

صبا به تهنیت پیر میفروش آمد

که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد

هوا مسیح نفس گشت و خاک نافه گشای

درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

تنور لاله چنان برافروخت باد بهار

که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد

به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش

که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد

چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس 

سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد 

 

حافظ