شهین حنانه
صدای تو می آید
صدای تو از پشت شیشه های خیال
کاج های سبز
گلهای سرخ
جنگل ، کویر ، دریا ، کوه
صدای تو می آید از دل هر ساز
در کوچه های حجاز
در کوچه های شور و چکاوک
شهناز
اینک صدای توست که بر پهنه جهان جاری ست
باید گریست
باید گریست
و باور کرد هجرت گل را
بر ارابه خزان غم انگیز
و تشنگی باغ را باور کرد
باید گریست
باید گریست
باشد که در کویر سبزه روید
و آب از سر جهان پر آشوب بگذرد .