سورتمه

قدیر شعیبی

سورتمه

قدیر شعیبی

از روزهای کودکی

از روزهای کودکیم ،

هنوز با من طنینی همراه است ،

طنینی ،

که روزگاری به رستگاری و شادی نو

بی نوای آن ، زندگی بسی دشوار می ،

آنجا که سحر او سکوت پیشه کند ،

ترس و تیرگی را ،

در پیرامون خویش می بینم .

اما هر باره در پرتو رنجی که به خود هموار می کنم ،

طنین شیرین رستگاری و شادی به نوا در می آید ،

که از قیل و قال هیچ درد و گناهی خاموش نمی شود .

ای عشق ،

با نوای نور در خانه من نوا سر کن !

و چشمان آبی ات را هرگز فرو مبند !

زیرا جز این ، جهان تابش شوق انگیز خود را از دست می دهد ،

ستاره از پی ستاره ای فرو می افتد ،

و من ، تنها می مانم .

 

هرمان هسه

ترجمه ی دکتر علی غضنفری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد