اینک کجاست ؟
آن هلهله و شادی
تا باز آغاز کنیم
تا باز برویانیم
رویایی را که
دیوارهای بلند انزوا شکست .
اینک کجاست ؟
آن سایه روشن صبح و سحر
تا باز برکشیم
تا باز جاری کنیم
امیدی را که
در بطن ناگزیری زمانه مدفون ماند .
اینک کجاست ؟
آن حماسه جاوید عشق
تا باز دوست بداریم
تا باز دوستی کنیم
کودکی را که
از انتهای بسترهای همخوابگی
در برزخ هست و نیست
مظلوم شد .
اینک کجاست ؟
آن استواری و استقامت
تا باز سدی باشیم
تا باز مانع شویم
رنجی را که
بر قامت تکیده زندگی روئید .
اینک کجاست ؟
آن موج و اوج به ساحل نرسیده
تا باز عهدی یاشیم
تا باز پیمان بندیم
شوری را که
در حدود نامعین خود جاری شد .
اینک کجاست ؟
آن سر پرشور و دل پر درد
تا باز بگوئیم
تا باز فریاد کنیم
جنگی را که
در سراسر زندگی درگیر است .
مرداد ۶۸