تیمور ترنج
به خانه می آیم
خسته تر از دیروز
و بر آستانه درگاه
با قامتی ،
لرزان تر از بیدی در باد
می ایستم .
در منظری پر ملال
سه گلخند عطر آگین
پژمرده می شوند .
و شش آسمان بی آفتاب
دستان خالی ام را
پر آبله می کنند .
اینجا کجاست ؟
به جستجوی آب
سراب را
سراسیمه دویدم .
اینجا کجاست ؟
اینجا ،
که جز شاخه ی شکسته ی آذرخشی
در چشمان شما
نه نمی ،
و نه نوری
پیداست .